پیشینه فرش فارس
فرش فارس را به نوعی میتوان مادر فرش ایران نام نهاد.وجود قالیچه سنگی حجاری شده
بر درگاه غربی تالار صد ستون تختجمشید که اولین بار توسط تیلیا باستانشناس ایتالیایی
مورد توجه قرار گرفت و مشابهت آن با قالی پازیریک و مشابهت هر دو با نقوش تختجمشید
و اساسا حجاریهای دوران هخامنشی، وجود فرشبافی و اعتلای فرش فارس را به
نوعی میتوان مادر فرش ایران نام نهاد.
وجود قالیچه سنگی حجاری شده بر درگاه غربی تالار صد ستون تختجمشید
که اولین بار توسط تیلیا باستانشناس ایتالیایی مورد توجه قرار گرفت
و مشابهت آن با قالی پازیریک و مشابهت هر دو با نقوش تختجمشید
و اساسا حجاریهای دوران هخامنشی، وجود فرشبافی و اعتلای آن
را در فارس آن دوران محقق میسازد.
مورخین یونانی همراه اسکندر مقدونی نیز، از فرش ارغوانی رنگی یاد میکنند
که در قبر کورش در پاسارگاد گسترده بودهاند.
آنچه مشخص است، تاریخ مستند و تردیدناپذیر فرش فارس، از سده دوم هجری آغاز میشود.
به استناد آن میتوان دریافت که دستبافتهای فارس در صدر اسلام و لااقل از قرن دوم هجری،
به آن درجه از اعتبار و شهرت رسیده بود که از اقلام عمده باج و خراج و مالیات باشد
و همراه زر و سیم، به خزانه خلفا راه یابد.در دوران پس از اسلام، قرن هشتم هجری
را میتوان روزگار عظمت فرشبافی فارس دانست. اعتلای فرشبافی فارس به آنجا رسیده بود
که غازانخان، بافت فرشهای کاخ خود در تبریز را به قالیبافان فارس سفارش داد.
در قرن نهم و دهم با آمدن طلایهداران قشقایی به فارس، هنر فرشبافی این خطه،
رونقی تازه گرفت و این هنر، بیش از پیش، در مناطق ایلنشین تمرکز یافت.
این تمرکز که تا زمان حاضر، کم و بیش ادامه یافته، ویژگی اساسی فرشبافی فارس است.
فرش فارس در بین دستبافتهای ایرانی، از ویژگیهای خاصی برخوردار است:
– بافت بسیار متراکم و مستحکم که محصول دارهای افقی است.
– شیرازه دو رنگ همزمان با بافت
– ذهنی بافی در طرح و نقشه
– رنگرزی گیاهی با استفاده از گیاهان رنگده بومی فارس
– استفاده از پشم مرغوب گوسفندان محلی فارس با توجه به چراگاهها و مناطق جغرافیایی متفاوت
– دو پوده بودن بافت
– و…
این خصوصیات منحصر به فرد در دستبافتهای فارس، در نهایت عامل ماندگاری
آن در فرهنگ اصیل فرش ایران شده است.
اهمیت اقتصادی فرش فارس
کمتر فرآوردهای یافت میگردد که در ارتباط با فعالیتهای اقتصادی جامعه،
گسترهای چون فرش وسیع و همه جانبه داشته باشد و این خود، نشانگر اهمیت
اقتصادی این دستباف صددرصد هنری است.
فرش، مستقیم وغیر مستقیم، با سایر کوششهای اقتصادی در ارتباط است.
مهمترین این موارد، عبارتند از:
** از لحاظ مواد اولیه فرش، با این افراد و مؤسسات: کشاورزان پنبه کار و افراد
و مشاغلی که با ایشان سر وکار دارند، از جهت مصرف پنبه در نخ تار فرش.
دامداران و افرادی که با ایشان در ارتباطند، از لحاظ تأمین پشم که ماده اولیه فرش است.
فروشندگان مواد رنگدار و رنگزای طبیعی و مصنوعی اعم از داخلی و خارجی
و در نتیجه در ارتباط با واردکنندگان و…
** از جهت کار، با این افراد و مؤسسات: کارخانجات پنبه پاککنی، کارخانجات حلاجی پنبه
و پشم یا افرادی که بطور دستی این کار را انجام میدهند، کارخانجات ریسندگی و
تابدهی نخ یا افرادی که دستی این کار را انجام میدهند، رنگرزان و عوامل آنها،
نصبکنندگان دار، چلهکشها، بافندگان، استادکاران.
** از لحاظ معاملات وتجارت فرش با: تجار فرش داخلی، صادرکنندگان، بازاریابان،
کارگران و کارمندان مؤسسات تجاری.
مؤسسات دولتی چون مؤسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران،
بانکها، گمرکات، اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران.
بطور کلی فرش و صنایع جنبی آن، در به گردش در آوردن چرخ اقتصاد جامعه
و ایجاد کار برای میلیونها نفر از افراد ذیربط و نیز تقویت بنیه اقتصادی کشور از طریق افزایش
سپردههای خارجی تامین ارز تأثیر بسزا و قابل توجهی دارد.
موزهها، کلکسیونرها و پژوهشهای فرششناسی
فرش فارس، کالایی است هنری و دارای سابقه. همین دو خصوصیت، کافی است
که کالایی را به موزهها برساند و طرفداران خاص خود را پیدا کند. فرش فارس
هم از این قاعده مستثنی نیست. نمونههایی از زیباترین دستبافتههای فارس
را میتوان در موزههای مختلف دید. از آن جمله: در ایران، موزه فرش ایران و
موزه آستان قدس رضوی. و در دنیا، موزه ویکتوریا و آلبرت لندن، موزه یادمان
دییانگ در سانفراسیسکو، موزه بوداپست، موزه هنرهای اسلامی قاهره و جز آن.
مجموعهداران خصوصی مختلفی چون جرج برنز و دکتر سیاوش آزادی
نیز، به گردآوری فرش فارس پرداختهاند.